اصغر سمسارزاده: بدشناس ترین هنرپیشه بودم
به گزارش سهندبلاگ، هرچند بسیاری از مردم اصغر سمسارزاده را به واسطه فعالیت های تصویری اش می شناسند ولی او در تئاتر هم کارنامه قابل توجهی دارد و جزو بازیگران یا به قول خودش هنرپیشگانی است که هم در کارهای روشنفکرانه روی صحنه رفته و هم در کارهای مردم پسند.
سمسارزاده به تازگی نیز به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران انتخاب شده است. حضور سمسارزاده در این انجمن فرصتی شد تا هم اطلاعاتی درباره فعالیت های این انجمن جویا شویم و هم نیم نگاهی به گذشته او در تئاتر بیندازیم.
این بازیگر پیشکسوت در شروع درباره این انجمن تازه تاسیس شرح می دهد: انجمن صنفی تئاتر کمدی تهران در واقع همان انجمن تئاتر آزاد است که از مدت ها پیش فعال بود ولی ثبت نشده بود اما این انجمن تازه به عنوان یک صنف زیر نظر وزارت کار ثبت شده است و امیدواریم با حمایت این وزارتخانه و همینطور وزارت ارشاد بتوانیم امور این اعضا را سر و سامان بهتری بدهیم.
او که امید دارد با ثبت این انجمن هنرمندان تئاتر آزاد از حمایت بیشتری برخوردار شوند، ادامه می دهد: سال هاست حق این بچه ها به هزار و یک دلیل پایمال شده درحالیکه بسیار سختکوش هستند و امیدواریم نه تنها این انجمن بلکه همه انجمن های سینمایی و تئاتری بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند.می دانم آقای راد هم برای خانه تئاتر زحمات بسیاری کشیده اند و از ایشان قدردانی می کنم.
بعد از این شرحات، سری به گذشته می زنیم و سمسارزاده از سال های نخست فعالیت خود در تئاتر می گوید: سال 1337 در گروهی کار تئاتر را شروع کردم که همه پیروز و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیم زاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و ...
او ادامه می دهد: بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد.
سمسارزاده یکی از افتخارات عظیم خود را همکاری با هنرمندانی مانند داود رشیدی، رکن الدین خسروی، عباس جوانمرد، جعفر والی، عباس مغفوریان، خلیل موحد دیلمقانی، آشور بانیپال بابلا و ... می داند .
او که با بازی در نمایش آرش کمانگیر با زنده یاد عباس جوانمرد همکاری داشته، یادآوری می نماید: فقط یک بار افتخار همکاری با ایشان را داشتم زیرا بعد از بازگشت آقای داود رشیدی از فرانسه، عضو گروه ایشان شدم که گروه تئاتر مردم بود و همکاری های بسیار خوبی با عظیمانی داشتم مانند آقایان انتظامی و محمد علی کشاورز که هرگز فراموش نمی شوند و همینطور با آقای علی نصیریان که سالار تئاتر ایران است و خدا حفظش کند.
او البته با لحن شوخ و شنگ خود اضافه می نماید: من ذو حیاتین بودم! (جانداری که هم در خشکی زندگی می نماید و هم در آب) هم کار روشنفکری داشتم و هم مطربی و هم مردمی. در لاله زار هم با دوستانی مانند آقایان شیراندامی و وحدت کار می کردم و بیشتر در تئاتر تهران فعالیت داشتیم.
این بازیگر پیشکسوت که چندی پیش برای انجام یک گفتگوی تصویری به تئاتر تهران رفته است، اضافه می نماید: ظاهرا قرار است موزه تئاتر را در تئاتر تهران یا تئاتر نصر راه اندازی نمایند. چند وقت پیش برای دریافت یک مصاحبه تصویری به این تئاتر رفتم، همین که وارد آن شدم، بدنم رعشه گرفت. چه بلایی سر این تئاتر آمده است؟! تمام سالن انتظار آن، آینه کاری بود، آن هم نه آینه کاری معمولی بلکه یک آینه کاری بسیار زیبا و درست و درمان ولی همه آن آینه کاری ها شکسته شده است. حالا امیدوارم طرح راه اندازی موزه عملی گردد و در حد یک وعده باقی نماند.
او از دیگر تئاترهای لاله زار هم سخن می گوید؛ از روزگاری که مهین و مصطفی اسکویی ، موسسان گروه تئاتر آناهیتا در لاله زار فعال شدند: خانم و آقای اسکویی بعد از تعطیلی تئاتر گلریز، به تئاتر فرهنگ یا تئاتر پارس لاله زار آمدند. آقای محمد علی جعفری هم در این تئاتر کار می کردند، نمایش هایی مانند اتللو و کارهای ارزشمند دیگری روی صحنه می بردند.
سمسارزاده خاطرنشان می نماید: در لاله زار همه جور تئاتری بود؛ هم روشنفکری و هم مردم پسند. هنرمندانی مانند مجید محسنی، علی محزون، خانم ها توران مهرزاد و ایرن، زنده یادان نوذری و قنبری و ... در این تئاترها فعال بودند. لاله زار تازه داشت رنگ فرهنگی می گرفت که انقلاب شد و تئاترها هم تعطیل شدند.
او یادآوری می نماید: از سال 57 مدتی بیکار شدم بسیاری از همکارانم از ایران رفتند ولی من ماندم. من فقط هنرپیشه بودم و هیچ گونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم. با این حال در کشور خودم ماندم تا اینکه بعد از چند سال اجازه فعالیت در رادیو به من داده شد و با برنامه صبح آدینه با شما وارد کار شدم که این همکاری همچنان هم ادامه دارد.
سمسارزاده با همان لحن طنزآمیزش می گوید: بدشانس ترین هنرپیشه بودم. همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدت ها بیکار شدم ولی در همان دو سه سالی که در اوج شهرت بودم، نزدیک به 30 فیلم بازی کردم که همه هم پیروز بودند. یک زمانی شرایط اجتماعی، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمی گذارد کار کنیم.
او که در هشتمین دهه زندگی خود همچنان فعال است، می افزاید: پیش از کرونا مشغول بازی در یک نمایش بودم که تعطیل شد و حالا هم که همه چیز در رکود به سر می برد. البته چند کار تصویری داشته ام و دارم، مثل یک تله فیلم که در زنجان کار کردیم و فیلمبرداری اش به خاتمه رسیده و قبل از آن هم یک سریال کار نموده بودم. سریال دیگری هم با آرش معیریان دارم که برای شبکه یک ساخته می گردد. انگار در کرونا وضع مان چندان بد هم نبود!
منبع: همگردی