آنها را به زندگی برگردانید

به گزارش سهندبلاگ، اختلالات روان پزشکی علل زیستی، روانی و اجتماعی دارد یعنی عوامل بیولوژیک، شرایط روانی و شرایط اجتماعی انسان ها در ابتلای آنان به انواع اختلالات روان پزشکی مانند افسردگی، اختلال وسواس، اختلال شخصیت و یا اسکیزوفرنیا نقش مهمی ایفا می نمایند بنابراین درمان این قبیل بیماری ها هنگامی موفقیت آمیز خواهد بود که به هر سه

آنها را به زندگی برگردانید

آنها را به زندگی برگردانید

مصاحبه با دکتر پرویز مظاهری

اختلالات روان پزشکی علل زیستی، روانی و اجتماعی دارد یعنی عوامل بیولوژیک، شرایط روانی و شرایط اجتماعی انسان ها در ابتلای آنان به انواع اختلالات روان پزشکی مانند افسردگی، اختلال وسواس، اختلال شخصیت و یا اسکیزوفرنیا نقش مهمی ایفا می نمایند بنابراین درمان این قبیل بیماری ها هنگامی موفقیت آمیز خواهد بود که به هر سه دسته از عوامل توجه گردد یعنی تجویز داروهای موثر، روان درمانی و به طور کلی درمان های غیردارویی و مهم تر از همه بهبود شرایط خانوادگی، اجتماعی، معیشتی و شغلی. اینها بخشی از گفته های دبیر علمی انجمن روان پزشکان ایران، دکتر پرویز مظاهری است. اگر شما هم با چنین مسائلی روبه رو بوده اید، ادامه مصاحبهی ما را با ایشان بخوانید.

برخی اوقات مشاهده می کنیم که بیماران روان پزشکی پس از بهبود و مراجعه به خانه یا محیط کار، چندان با آغوش باز مورد توجه قرار نمی گیرند، در حالی که اگر فردی مبتلا به مشکل قلبی باشد و از بیمارستان مرخص گردد، به شدت مورد توجه اطرافیان است. نظر شما به اسم روان پزشک چیست؟

همان طور که اشاره کردید، برخی از مبتلایان به اختلالات روان پزشکی به علت شدت گرفتن علایم و پاسخ ندادن به درمان های سرپایی، به بستری شدن در بیمارستان احتیاج پیدا می نمایند و پس از درمان، بستری و کنترل نسبی علایم ترخیص شده و تحویل خانواده ها می گردند اما در اغلب موارد مورد بی مهری اعضای خانواده، فامیل و اطرافیان خود قرار می گیرند و بستری شدن آنها در بخش های روان پزشکی به اسم یک عامل منفی به رخ آنها کشیده می گردد و مدام مورد سرزنش و نکوهش اطرافیان هستند. برخی از خانواده ها که بیماران مزمن روانی مانند اسکیزوفرنیا یا اختلال دوقطبی در منزل دارند، اقدام به بستری طولانی مدت و به اصطلاح پانسیون نمودن بیمار خود در مراکز خصوصی نگهداری و یا بیمارستان های روان پزشکی می نمایند و حتی مشاهده می گردد که ماه ها به دیدار آنها نمی آیند و تصور می نمایند با صرف بستری کردن آنها، دین خود را به آنان ادا نموده اند در صورتی که طبق اصل پیشگیری نوع سوم در روان پزشکی، بیماران مبتلا به اختلالات روان پزشکی مزمن باید هرچه سریع تر و پس از کنترل نسبی بیماری به آغوش خانواده بازگردند و با دریافت محبت و عواطف مثبت، امید به بهبود در آنها افزایش یابد.

هنگام بازگشت بیماران روانی به محیط کار چه کارهایی باید انجام دهیم؟

از دیگر مسائل موجود افراد مبتلا به اختلالات روان پزشکی، نپذیرفتن این افراد در مشاغل قبلی خود و بیکارشدن آنها پس از چند مرتبه بستری و طولانی شدن زمان درمان است، به ویژه هنگامی که بیمار، سرپرست خانواده هم باشد. این موضوع می تواند موجب عود دوباره و یا تشدید علایم بیمار گردد. در این گونه موارد توصیه می گردد مدتی مشاغل با مسوولیت و استرس کمتر به آنها ارجاع و پس از بهبود کامل، دوباره به مسوولیت های قبلی خود بازگردانده شوند.

به نظر شما هم اکنون چنین تفکری در محیط های کار کشور ما وجود دارد؟

متاسفانه نه تنها در اداره های ما به این روش عمل نمی گردد بلکه بیماری را که به علت استفاده از داروهای آرام بخش دیرتر در محل کار خود حاضر می گردد و یا استراحت های طولانی دارد، به کمیسیون هایی ارجاع می دهند تا آنان زودتر از موعد بازنشسته یا بازخرید شوند.

شاید انگ بیمار روانی از عوامل موثری است که موجب ذهنیت منفی نسبت به بیماران روانی در محیط کار می گردد، از نظر روان پزشکی، بیمار روانی با دیگر بیماری ها تفاوت دارد؟

اختلالات روان پزشکی، اختلالات منتسب به روان است و همچون سایر بیماری ها که منتسب به شرایط جسمی انسان ها مانند بیماری های قلبی، ریوی و گوارشی هستند، این بیماری ها هم قابل پیشگیری و درمان پذیر هستند. گاهی در سطح جامعه و یا اداره ها و سازمان ها به علت نامطلعی مردم از بیماران روان پزشکی، انگ های اشتباهی به آنان زده می گردد. این در حالی است که این بیماری ها می توانند همه افراد را در شرایط خاص مبتلا نمایند. بنابراین توصیه می گردد ضمن آموزش عمومی و افزایش مطلعی افراد جامعه و کارفرمایان، این نکته تفهیم گردد که فرد مبتلا به اختلال روانی همچون بیماران دیگر باید از حداقل احتیاجهای اجتماعی برخوردار باشد و با توجه به قابل درمان بودن بیشتر اختلالات روان پزشکی، این دسته بیماران پس از بهبود می توانند مسوولیت های اجتماعی خود را به انجام برسانند.

نقش نهادهای غیردولتی را در یاری به این بیماران چه طور ارزیابی می کنید؟

افزایش سطح فرهنگ عمومی و تغییر نگرش افراد در جامعه در ارتباط با مبتلایان اختلالات روان پزشکی در درجه اول وظیفه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور است. در درجه دوم، وظیفه نهادهای مردمی یا همان سازمان های مردم نهاد است که در این زمینه فعالیت می نمایند و موجب امیدواری است که در آینده نزدیک با فعالیت مداوم ارگان های فوق، شاهد انگ زدایی از بیماران روانی در کشورمان باشیم.

آیا هم اکنون هیچ نهاد غیردولتی عهده دار وظیفه حمایت از بیماران روانی در محیط کار یا خانه خواهد بود؟

در حال حاضر تعداد قابل توجهی از سازمان های مردمی و غیردولتی در زمینه افزایش مطلعی بیماران روان پزشکی نسبت به احتیاجهای اجتماعی خود فعالیت می نمایند و در صورت لزوم ضمن دفاع از حقوق اجتماعی بیماران روان پزشکی سعی در مطلع نمودن سازمان ها و اداره ها نسبت به وظایف خود در قبال یاری و معاضدت به بیمارانی که از شغل خود منفک شده اند، می نمایند.

در این زمینه احتیاج به وضع قوانین تازه احساس می گردد یا قوانین قبلی کافی است؟

بله. به نظر می رسد که وزیر محترم کار و امور اجتماعی و سایر مسوولان ذی ربط باید در تتازه نظر در قوانین موجود و آنالیز بیشتر در این باره ایرادهای قانونی موجود را رفع و با وضع قوانین تازه نسبت به حل این معضل اجتماعی اقدام نمایند.

یکی دیگر از مسائل بیمارانی که به خانه و محیط کار برمی گردند، شیوه استفاده از داروهاست. در این زمینه با چه مسائلی روبرو هستیم؟

با توجه به اینکه یکی از دلایل مهم اختلالات روان پزشکی و مزمن شدن این اختلال، قطع غیراصولی و زودهنگام داروها به توجیه غیرمسوولانه اعضای خانواده و یا جامعه است، بنابراین توصیه می گردد بیماران مبتلا فقط به دستورات درمانی پزشک معالج خود توجه نمایند و از قطع زودتر از موعد و یا کاهش اندازه داروهای خود خودداری نمایند و توجه داشته باشند که پزشک معالج بر اساس شرایط بیماری آنان، به موقع داروها را به تدریج کم و سپس قطع خواهد نمود و قطع ناگهانی داروهای روان پزشکی موجب تشدید علایم بیماری می گردد.

باور بسیار رایج در جامعه این مطلب است که داروهای روان پزشکی اعتیادآورند و مصرف دایمی آن انسان را معتاد می نماید. نظر شما چیست؟

برخلاف این باور رایج، باید اشاره کنم که هیچ یک از داروهای مورد استفاده در روان پزشکی اعتیاد آور نیستند و در صورتی که زیر نظر پزشک مصرف شوند ایجاد وابستگی نمی نمایند. متاسفانه در جامعه ما برخی از مردم که حتی از تحصیلات آکادمیک برخوردارند، ضمن مراجعه به داروخانه و بر اساس شنیده های خود از اطرافیان، نسبت به تهیه داروهای آرام بخش و مصرف آنها اقدام می نمایند و یا از داروهای بیمارانی که در برخی علایم با آنها مشترک هستند، استفاده می نمایند که به طور عمده داروهای خواب آور است و چون این داروها غیراصولی مصرف می شوند و دوز درمانی در آنها رعایت نمی گردد، بالطبع قادر به درمان نخواهد بود. این موضوع این ذهنیت را در افکار عمومی ایجاد می نماید که به دارو عادت نموده اند و در صورت مصرف نکردن، شب ها نمی توانند بخوابند.

نقش رسانه ها به ویژه صدا و سیما در تصحیح این باور چیست؟

یکی از بدآموزی های اغلب سریال های تلویزیون و فیلم های سینمایی در کشور ما این است که فرد عصبی، مضطرب یا افسرده در اغلب سریال ها به سراغ یخچال یا آشپزخانه رفته و با خوردن چند عدد قرص به آرامش می رسد. این در حالی است که باید توجه کنیم که صرف خوردن هم زمان تعداد زیادی از یک دارو به آرامش نخواهیم رسید زیرا دارو برای ایجاد اثر، به زمان احتیاج دارد و مصرف داروهای آرام بخش حداقل احتیاج به چند ساعت زمان دارد تا بیمار اثر آن را احساس نماید و گذشته از آن، تداوم درمان به مدت بیش از دو هفته تاثیر درمان را معین می نماید.

بنابراین به ببینندگان سریال های تلویزیونی یا فیلم های سینمایی توصیه می کنم که توجه چندان به این صحنه ها ننمایند و از دست اندرکاران سینما و تلویزیون هم درخواست می گردد با تامل بیشتر و نگرش علمی تر این صحنه ها را از فیلم های خود حذف نمایند.

منبع: http://www.salamat.com

dorezamin.com: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

pariha.com: پریها: مجله اخبار، سرگرمی، ورزش، فال، پزشکی، سینما، هنر، گردشگری

منبع: راسخون
انتشار: 9 آبان 1400 بروزرسانی: 9 آبان 1400 گردآورنده: sahandblog.ir شناسه مطلب: 15353

به "آنها را به زندگی برگردانید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آنها را به زندگی برگردانید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید