نگرانی بابت اعطای امتیازات غیرضروری به کره شمالی
به گزارش سهندبلاگ، روز سوم ژوئیه درباره موضوعات مختلف با پمپئو صحبت کردم و در جریان این صحبت ها او موضوع خبر نیویورک تایمز و توئیت من درباره این خبر را پیش کشید و به تلخی گلایه کرد و گفت: چرا به من تلفن نکردی؟ وی اضافه نمود: آنچه که بیگون گفته بود (پایانی بر تکذیب های بیگون) بسیار بیشتر از دیدگاه های تو به نظر رئیس جمهوری نزدیک بود.
در صورت صحت، این حرف واقعاً وحشتناک بود. در پاسخ به پمپئو گفتم: من هم می توانم همین سوال را از شما و بیگون بکنم که چرا قبل از دادن خبر به روزنامه ها به من تلفن نکردید؟ توئیت من حداقل هنوز مطابق با سیاست های رسمی دولت است در حالی که مطالب بیگون خلاف این بود. پمپئو مخالفتی با این حرف من نداشت. تاکید کردم هدف من ضربه زدن به او نبوده و اضافه کردم اگر ما در مسائل مهم با هم متحد شویم تاثیرگذاری بیشتری خواهیم داشت. پمپئو با این حرفم موافقت کرد و با خنده گفت: افراد ما چنین کارهایی را دوست دارند ولی اگر ما رفتارهای بزرگ منشانه داشته باشیم می توانیم بهترین عملکرد را به نمایش بگذاریم. من شخصاً هنوز برای رسیدن به این هدف تلاش می کنم.
به نظرم گفت و گو با پمپئو بسیار خوب بود، چون سوءتفاهمات را برطرف کرد اما فکر می کنم پمپئو بیشتر نگران این مساله بود که چرا من با نگاهی راستگرایانه و به صورت علنی از او انتقاد کرده بودم و توئیت سناتور گراهام در حمایت از من نیز این نگرانی را تشدید کرد. پمپئو گفت که به طور جدی بیمناک است که ترامپ دوباره موضوع خروج کامل از شبه جزیره کره را پیگیری کند. این موضوعی بود که به طور اساسی مرا هم نگران می کرد، بویژه که موضوع هزینه پایگاه های نظامی امریکا در کره جنوبی نیز مطرح بود. حرف های ترامپ در مورد شبه جزیره کره در واقع انعکاس دیدگاه های وی در مورد ضرورت خروج نظامیان امریکا از افغانستان، عراق، سوریه، افریقا و سرزمین های دیگر بود که هر از گاهی مطرح می کرد. با وجود گزارش های منتشر شده در رسانه ها، پمپئو تاکید داشت که ما در دیدار با کیم هیچ امتیازی از دست ندادیم، به عبارت دیگر هیچ چیزی که باعث تضعیف موضع ما شود، به طور علنی مطرح نخواهد شد. پمپئو همچنین گفت که همه تلاش خود را به کار گرفته تا پس از تحولات اخیر در منطقه مرزی دو کره، ترامپ را به جهت قبلی برگرداند؛ به ترامپ تاکید کردم که ما نمی خواهیم کارهایی را که جان کری انجام می داد، انجام دهیم. ترامپ در پاسخ به پمپئو گفته بود که من هیچ امتیازی به آنها نمی دهم. ما به پیروزی در این قضیه نیاز داریم و البته برای رسیدن به پیروزی عجله و شتاب هم نمی کنیم. با اینکه گفت و گوی خوبی با پمپئو داشتیم ولی پس از گذشت چند روز او به بیگون گفته بود که در جلسات شورای امنیت ملی در مورد کره شمالی شرکت نکند. این دقیقاً رفتارهای تکراری و خاص او را که پیشتر بارها در موضوع افغانستان نیز انجام داده بود، به نمایش می گذاشت. من اهمیت حفظ قلمرو کاری هر وزارتخانه و نهاد دولتی را درک می کردم اما هرگز متوجه نشدم چرا پمپئو برای پیش بردن کارهای خود تلاش نمی کرد متحدان و دوستانی را برای خود دست و پا کند. اگر سیاست های او از جهت درست خارج شود نه تنها برای کشور بد خواهد شد، بلکه همگان او و ترامپ را به عنوان مقصر اصلی شناسایی خواهندکرد. به هر حال پیش خودم به این نتیجه رسیدم که این مشکل پمپئو است و ربطی به من ندارد.
اما ترامپ اتفاقات مربوط به منطقه مرزی دو کره و دیدار اخیرش با کیم را چگونه می دید؟ او در همان روز گفته بود:هیچ کس نمی توانست کاری را که من انجام دادم، انجام دهد. اوباما 11 بار (به رهبر کره شمالی) تلفن کرده بود ولی هرگز پاسخی دریافت نکرد.
***
در باقیمانده ایام حضورم در کاخ سفید، بیشتر نگران اعطای امتیازات غیرضروری به کره شمالی بودم. البته نکته جالب توجه این بود که کره شمالی کاملاً بسته عمل می کرد و جواب امریکا را نمی داد به جز زمان هایی که دست به آزمایش موشکی می زد و یا مقامات امریکایی به استثنای ترامپ را مورد حمله قرار می داد. من همچنین نگران آسیب های بالقوه ناشی از موضوع هزینه های پایگاه های نظامی امریکا در کره جنوبی و ژاپن و همچنین افزایش اختلاف ها میان توکیو و سئول بودم. همه این اتفاقات تهدیدی برای مواضع راهبردی کلان امریکا در شرق آسیا محسوب می شدند.
روز 16 ژوئیه با پمپئو درباره خواسته مجدد ترامپ برای توقف مانور نظامی مشترک امریکا و کره جنوبی گفت و گو کردم، مانوری که کیم جونگ اونِ حساس را آشفته و عصبانی می کرد. این تمرین نظامی بیشتر شبیه یک بازی رومیزی بود که زمانی در داخل جعبه های شنی و با جا به جا کردن علائم نظامی طراحی می شد ولی امروز بیشتر توسط نرم افزارهای رایانه ای انجام می شود. با وجود ارائه تضمین های مکرر مبنی بر اینکه در این تمرین نظامی هیچ تفنگدار دریایی به سواحل حمله نمی کند و هیچ بمب افکن بی 52 نیز بر فراز نیروهای عمل کننده به پرواز در نخواهد آمد، ترامپ همچنان خواستار این بود که مانورهای نظامی لغو شود. من از ترامپ درخواست کردم که حداقل تصمیم نهایی در این باره را به بعد از سفر برنامه ریزی شده من به ژاپن و کره جنوبی موکول کند که او موافقت کرد. برنامه اصلی من در این سفرها گفت و گو درباره هزینه های پایگاه های نظامی امریکا و معین سهم کشورهای میزبان در تامین این هزینه ها بود. استدلال های منطقی زیادی برای ضرورت برگزاری مانورهای نظامی مشترک با کره جنوبی وجود داشت که از جمله مهمترین آنها بالا بردن آمادگی رزمی نیروهای ما برای نشان دادن واکنش سریع در صورت نیاز بود، همه این استدلال ها قبلاً با ترامپ مطرح شده بود ولی هیچ کدام او را قانع نکرده بود. قبل از سفرم به شرق آسیا، پمپئو به من اطلاع داد که کره شمالی اعلام کرده است هیچ نوع مذاکره کارشناسی تا نیمه دوم ماه اوت میان پیونگ یانگ و واشنگتن انجام نخواهد شد که این موضوع اختلاف فاحشی با پیش بینی بیگون و دیگران پس از دیدار ترامپ و کیم در منطقه مرزی دو کره داشت. آنها پیش بینی کرده بودند که مذاکرات کارشناسی تا نیمه ماه ژوئیه از سر گرفته خواهد شد.
چند روز بعد من راهی ژاپن و کره جنوبی شدم تا بر روی موضوع هزینه پایگاه های نظامی امریکا در این دو کشور کار کنم. مقصد اول سفر من توکیو بود که در آنجا موضوع هزینه های پایگاه های امریکا را با مقامات ژاپنی مطرح کردم. هرچند تاریخ قراردادهای ما با ژاپن در این زمینه بعد از قراردادهایمان با کره جنوبی منقضی می شود ولی وزارت دفاع امریکا، همچون وزارت خارجه، بندرت درباره موضوع درخواست پول بیشتر از کشورهای میزبان برای پایگاه های نظامی، کاری انجام می دهد. به همین دلیل یک مقام دون پایه در بخش غیرنظامی وزارت دفاع از ژنرال کوین اشنایدر فرمانده نیروهای امریکایی در ژاپن خواسته بود که در دیدار های من با مقامات ژاپنی شرکت نکند تا به این ترتیب وزارت دفاع در افزایش هزینه های پایگاه های امریکا مقصر شناخته نشود. اینکه می خواستم افرادی از وزارت دفاع و وزارت خارجه در دیدار های من حضور داشته باشند، دقیقاً به این دلیل بود که حداقل برای یک بار هم شده نشان دهیم که همه بخش های دولت امریکا در یک موضوع خاص نظر واحدی دارند. بعد از اینکه مطمئن شدم کدام مسئول غیرنظامی در وزارت دفاع باعث به وجود آمدن این مشکل شده است، موضوع را تلفنی به ژنرال دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش اطلاع دادم. ارشدترین افسر نظامی کشور تا به امروز حتی نشنیده بود که سیاست گذاران غیرنظامی در وزارت دفاع به افسران تحت امر وی دستور دهند که در کدام جلسه شرکت کنند و در کدام جلسه شرکت نکنند. ژنرال دانفورد نیازی به قانع کردن در این موضوع نداشت و خود او وقتی که فرماندهی نیروهای امریکایی را در افغانستان برعهده داشت، در چنین جلساتی شرکت می کرد. همه این مسائل فقط به صورت غیرضروری وقت و انرژی ما را می گرفت. به هر حال دولت در چنین شرایطی فعالیت می کرد.، ایران
منبع: ایران آنلاین