زخم ناسور زبان افغانستان دست پخت دولت فخیمه انگلیس

به گزارش سهندبلاگ، خبرنگاران : مسئله زبان در افغانستان جدید نیست؛ استعمار انگلیس، همچنان که در هند درگیر مناقشه میان زبان فارسی و زبان های اردو و انگلیسی بود، در افغانستان نیز این زخم نا سور دست پخت آن دولت فخیمه است.

زخم ناسور زبان افغانستان دست پخت دولت فخیمه انگلیس

برای دیدن بریتانیای کبیر با تور انگلیس همراه باشید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرنگاران ، اعلام بیانیه کابینه وزاری حامد کرزای در هفته جاری مبنی بر مقابله با زبان و لهجه بیگانه بازخوردهای متفاوتی را در میان اهالی سیاست، فرهنگ و ادب و حتی عامه مردم داشته است. در طی این چند روز گذشته مطالب گوناگونی از سوی شخصیت های فرهنگی منتشر شد که همگی به اتفاق این عمل را تلاشی جدید از سوی بعضی کارگزاران بیگانه برای دامن زدن به نزاع زبانی در افغانستان اعلام نموده بودند.

ابوطالب مظفری یکی از همین شخصیت های فرهنگی است که علاوه بر شعر و شاعری در حوزه فرهنگ افغانستان نیز صاحب نظر است. وی در وبلاگ خود با عنوان باغچار یادداشتی را در مورد این اقدام دولت و بعد از آن عکس العمل و جبهه گیری رسانه های غربی برای بد نشان دادن زبان فارسی ایرانی در افغانستان نوشته است که به توضیح ذیل است:

چند نکته در حاشیه اجلاس کابینه وزیران برای جلوگیری از نفوذ واژگان بیگانه

1. مسئله زبان در مجموع و نیز اشعار به فارسی و پشتو بودن آن در کشور ما، به دوران مدرنیته بر می گردد و از جمله مواریثی است که جناب محمود طرزی به عنوان اولین روشنفکر تأثیرگذار از خود به یادگار گذاشته است. ایشان وقتی نخستین جریده مهم و دوامدار یعنی سراج الاخبار را بنیاد نهاد، به تبع برایش مسئله زبان به صورت جدی مطرح شد. در این جریده بود که ایشان هم به ذات زبان توجه کرد و هم به هویت زبان و مسائل جانبی آن. بنا براین، مناقشه زبان در افغانستان یک مناقشه سنتی نیست. از لوازم تجدد ناپخته در این کشور است؛ و الا قبل از ایشان مستبد ترین شاهان و امرای پشتو زبان، فارسی را زبان رسمی کشورشان می دانستند، به فارسی شعر می سرودند و مراسل و مکاتب دیوانیشان نیز به زبان فارسی بود.

زخم ناسور زبان دست پخت دولت فخیمه انگلیس

البته جناب طرزی برای خودش دلایلی داشت. او می خواست مطابق با مرزبندی های تازه، هویت تازه ای نیز برای کشورش که اینک مدتی بود، نام جدید افغانستان را یدک می کشید، دست و پا کند. از طرفی چون در خود و اطرافیان و قبیله اش آمادگی و ظرفیت حل و هضم و حفظ و حراست از میراث سترگ و ستبر فارسی را نمی دید، با زیرکی در صدد پاک کردن صورت مسئله بر آمد و نخواست بر سر تصاحب و یا تقسیم این میراث بشکوه، با همسایگان قدرتمندش مقابله کند. این بود که صلاح کار مملکت خویش را در آن دید که مطابق اسم و رسم جدیدش، هویت تازه ای را نیز بنا نهد و در ترویج و تحکیم پایه های آن بکوشد.

این شد که زبان پشتو را به عنوان زبان هویت ساز خودش انتخاب کرد هرچند ایشان همچنان قائل بود که زبان فارسی زبان تمدن مشترک ما و همسایگان خواهد بود. البته جا دارد گفته گردد و اینک مجال نیست که استعمار انگلیس، همچنان که در هند و پاکستان درگیر مناقشه میان زبان فارسی و زبان های اردو و انگلیسی بوده، در افغانستان نیز این زخم نا سور دست پخت آن دولت فخیمه است.

مسئله زبانی بیشتر از آنکه دغدغه فرهنگی باشد، سیاسی است

2. بنابر این، مسئله زبان از منشا طرح خودش سیاسی بوده و اینک نیز بیش از آنکه ناشی از تنش های قومی و یا دغدغه فرهنگی باشد، سیاسی است. هر از گاهی مطرح می گردد تا در سایه آن بسیاری از مسائل دیگر کتمان گردد. یکی از آفات سیاسی بودن این است که طرح مسئله از سوی هر کسی، در هر مرتبه ای که باشد جایگاه خودش را پیدا نمی نماید. فی المثل خود من هیچگونه مسئله ای با زبان پشتو ندارم تازه خیلی هم خوشحالم که در کشور ما این زبان وجود دارد و من به عنوان شاعر می توانم در داد و ستد با شاعران پشتوزبان سهمی از دنیای فکری و ذوقی آن ها ببرم، زیرا معقدم هر زبان یک نگرش تازه و متفاوت به دنیا است. انسان با نامگذاری اشیا نگرشش را به آن بیان می نماید، اما متأسفانه هر وقت من یا امثال من به زبان می پردازیم، فوری انداخته می شویم در ظرف غلط و رایج عصبیت زبانی و سخنمان ناشنیده می ماند و یا غرض آلود تفسیر می گردد.

3. در شروع سال 2013 میلادی، در تهران محفلی برپا بود. این محفل را سازمان منطقه ای اکو به مناسبت انتخاب غزنه به عنوان پایتخت فرهنگی دنیا اسلام گرفته بود و در آن، وزیران فرهنگ دو کشور ایران و افغانستان سخنرانی داشتند. من نیز توفیق حضور در این محفل را داشتم. ساعتی در جایگاهِ کناری داک تر(دکتر) مولایی نشستم و از فرمایشات وزیر فرهنگ و اطلاعات کشورم؛ جناب داک تر رهین مستفیض شدم.

جناب رهین در این سخنرانی از گستردگی اقلیمی و دیرینگی تمدن پارسی سخن گفت و کلامش را با این نکته مستند کرد که روزگاری، در دو سر از این تمدن بزرگ، کلمه کافر به دو معنی متفاوت به کار می رفته؛ یعنی فی المثل حضرت مولانا در دروازه روم از آن معنی ای را مراد می نموده و شاعری دیگر در دروازه چین، معنی دیگری را.

البته بنده در آن محفل سر فراگوش جناب داک تر مولایی برده و تردید خودم را پچپچه ای کردم، اما گذشته از صدق و کذب این مدعا، آن ساعت ضمیر من و یحتمل تمامی مخاطبان، از این سخنان مباهی و مبتهج بود. یکی به این دلیل که ما وارثان چنین زبان بالا بلند و رواداری هستیم و دیگر اینکه وزیر فرهیخته ای داریم که به این نکته واقف است و آن گستردگی و تنوع سلایق را ارج می نهد، اما این روز ها شنیده می گردد که کابینه، جلسه داشته و بنا بر آن جناب وزیر فرهنگ دستور داده که از کاربرد لهجه های بیگانه و یا واژگان بیگانه در زبان های رسمی جلوگیری گردد.

کیست بیگانه؟

4. نمی دانم شاید در عرف، دریافت چنین تصمیم ها کار متخصصان زبان و ادبیات در وزارت فرهنگ و اطلاعات باشد و نه کابینه، مگر اینکه موضوع، چنان مهم و به قول معروف امنیتی باشد که دولت و شورای وزیران را به تکاپو انداخته باشد. احتمالاً در این مورد چنین بوده که بعد از ده سال و آنهم در چنین روزهایی که موضوعات بسیار حیاتی ای دامنگیر این کشور است رئیس جمهور ما احساس احتیاج نموده و دریافته که وضعیت زبان های ملی دستخوش چه مایه بداقبالی است و باید برای بهبودش فکری کرد. این است که آدم هرچه بخواهد خوشبینی پیشه کند نمی تواند نسبت به اغراض اینگونه فرمان ها مشکوک نباشد.

5. اما و هزار اما، آنچه مهم است و خیلی هم مهم، و احتمالاً در جلسه کابینه نیز با شفافیت در موردش سخن گفته شده و تصمیم گرفته شده یکی این نکته زبان شناسانه است که کیست بیگانه؟؛ یعنی کلمات و لهجه های بیگانه کدامند؟ کدام لغات است که بنیان ساختاری و زیبا شناسی زبان فارسی و پشتو را خراب می نمایند و باید طرد شوند.

آیا مرز بیگانه و خودی در زبان، همان مرزهای سیاسی و دیپلماتیک است یا نه فرهنگ و زبان از خود، مرزهای دیگری دارند؟ دوم اینکه لابد در این نشست، تصمیماتی گرفته شده مبنی بر دایر کردن فرهنگستان حمایت و حفاظت از زبان های ملی که در آن تعدادی زبان شناس و ادیب بنشینند و تدبیر نمایند و راهکارهای حراست و تکامل این زبان ها را بسنجند. اگر نه چه مرجعی باید تشخیص دهد که کدام واژگان بیگانه اند و کدام ها خودی و آیا یک ادیب یا سیاستمدار پشتو زبان این حق را دارد که برای زبان فارسی تصمیم بگیرد و بالعکس؟

منبع: تسنیم
انتشار: 10 آذر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: sahandblog.ir شناسه مطلب: 4636

به "زخم ناسور زبان افغانستان دست پخت دولت فخیمه انگلیس" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زخم ناسور زبان افغانستان دست پخت دولت فخیمه انگلیس"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید