باید اتحادیه ای کلان در حوزه نشر تشکیل شود
به گزارش سهندبلاگ، خبرنگاران، فعالیت چرخه نشر در ایران، چندین حوزه را با هم مرتبط می کند، نویسنده و مترجم کتاب، ناشر، توزیع کننده، کتاب فروش، شرکت صحافی، چاپخانه داران و ... در چند سال اخیر به تعداد توزیع کنندگان افزوده شد و با همه گیری بیماری کووید19 و محدودیت های ناشی از آن این فرایند سرعت گرفت. این در حالی است که توزیع کننده غیر رسمی کتاب لزومی به ثبت فعالیت خود در اتحادیه ناشران و کتاب فروشان ندارند و انجمن و اتحادیه دیگری هم به این منظور فعالیت نمی کند.
رضا حاجی آبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس به لزوم تغییر فرایند فعالیت ناشران اشاره کرد تا ناشران با تسلط بر تمامی حوزه ها بتوانند اقدام به پخش کالای خود کنند و دیگر اقدامات لازم در این صنف را انجام دهند.
افزایش تعداد توزیع کنندگان در ایران بعد از همه گیری بیماری کووید19 را چگونه ارزیابی می کنید؟
می توان گفت تمام تکنولوژی های نوین در ایران به درستی تکامل پیدا نکرده اند. برای مثال، نگاه کنید به تاریخچه ورود رسانه ها به ایران که با تاخیر نسبت به جامعه جهانی همراه بود، بالطبع، فرهنگ استفاده از آن هم با تاخیر در میان مردم تکامل یافت و نشر هنوز حالت سنتی خود را حفظ کرده است، یعنی فعالیت ناشر از پخش کننده جدا است. در صنعت نشر به شکل حرفه ای آن ناشر، نویسنده، توزیع کننده و ... در یک جا جمع شده اند ونیاز به واسطه ندارد. فعالیت نشر ایران با فروشگاه های کتاب شروع شد، می توان گفت تولد صنعت نشر از کتاب فروشی بود و بعد به سمت فعالیت ناشران رفت. کتاب فروشان در خیابان پشت توپخانه، یعنی ناصرخسرو و کوچه حاج نائب فعال بودند.
یعنی ناشران کتاب فروشی داشتند؟
اول کتاب فروشی بود و بعد ناشران شروع به فعالیت کردند. بعد که خواستند کتاب هایی را ترجمه کنند، بنگاه های ترجمه راه اندازی شدند. بنگاه ترجمه بیشتر ناظر بر کتاب فروشی بود تا ناشر.
کتاب فروشان، قبل از شکل گیری ناشران، کتاب ها را از کجا تهیه می کردند؟
کتاب های ترجمه شده دیگر کشورها را می فروختند. بحث مجوز نشر وجود نداشت و هرکس می توانست این کار را انجام دهد. برای همین ابتدا بنگاه های ترجمه و چاپ بودند و بعد ناشران شکل گرفتند.
دامنه ارتباطات ناشران قدیمی زیاد نبود، درنتیجه توزیع کنندگان شکل گرفتند. امروزه 90 درصد ناشران ما حرفه ای کامل نیستند، چاپ و صحافی و پخش کتاب را خودشان انجام دهند. این در حالی است که همه گیری بیماری کووید 19 و فروش اینترنتی کمک کرده است که سایت فروش راه اندازی کنند، اما با دیگر فروشگاه های کتاب ارتباط ندارند، در نتیجه نمی توانند فروش خوبی داشته باشند و ناچارند دست به دامن پخش کنندگان سنتی و قدیمی شوند که هنوز هم می توانند کتاب بفروشند.
این فرایند در همه حوزه های کالای اقتصادی و صنعتی وجود دارد، برای مثال در بازار میوه بازار ماشین و هر صنعتی، واسطه هایی فعال هستند. پخش کننده ها واسطه هایی هستند و گلوگاه های ارتباطی دارند. مزیت آن ها نسبت به ناشران این است که ارتباط های بهتری دارند در نتیجه درصدی بیش از حق نشر و حق التالیف به آن ها اختصاص دارد.
در واقع نویسنده محتوای کتاب را می نویسد و ناشر که تولید فنی کتاب را انجام می دهد درصد زیادی از فروش کتاب عایدش نمی شود. حق التالیف نویسنده بین 10 تا 15 درصد از قیمت پشت جلد کتاب است و ناشر هم حدود 5 تا 10 درصد از پشت جلد کتاب را بعنوان حق نشر بر می دارد.
وقتی کتاب فروش کتاب را با 20 درصد تخفیف می خرد و با قیمت پشت جلد می فروشد، به نوعی در ریسک پذیری این صنعت مشارکت دارد. چراکه ممکن است بیش از 6 ماه کتاب در کتاب فروشی باقی بماند. این درحالی است که پخش کننده بدون انجام دادن کار خاصی نسب به دیگر حلقه های نشر، فقط به واسطه ارتباطات سنتی که دارد، 20 درصد از درآمد کتاب را دریافت می کند.
برخی از ناشران و کتاب فروشان ما هنوز نمی تواند از طریق اپلیکیشن های موبایل یا وب سایت و یا حتی تلفنی کتاب بفروشند. در حالی که در دوران قرنطینه و همه گیری این شیوه فروش مجازی باید خیلی فراگیر شود. تغییر و تحولات فضای مجازی که در دوران همه گیری بیماری کووید19 رخ داد، می توانست به ناشران کمک کند تا پخش کننده آثار خود باشند.
ناشران باید همه ابعاد تبلیغات را بدانند، به تبلیغات پیش از انتشار، تولید محتوا و تولید کتاب هایی که مورد نیاز مردم است، مسلط باشند. ناشر باید نیاز سنجی کند و بر اساس نیاز مردم کتاب منتشر کند. برای مثال به نویسنده در زمان کرونا بگوید رمانی درباره خانه نشینی بنویسد یا از متخصص بیماری های عفونی بخواهد کتابی با اطلاعات بهداشتی درباره این موضوع تهیه کند.
یعنی به نظرشما لزومی به وجود توزیع کننده وجود ندارد و اگر این درصد بالا را نگیرند شرایط ناشر و کتاب فروش بهتر خواهدشد؟
دقیقا همین است، زیرا شرکت های پخش ناچار می شوند، سبک کاری خود را تغییر دهند تا بتوانند به صنعت نشر کمک کنند. بیشتر ناشران بزرگ در این روزها شرکت پخش هم دارند و بیشتر اقدامات برای پخش کتاب را خودشان انجام می دهند. ناشران بزرگ کتاب های دیگر ناشران را هم پخش می کنند، حتی شرکت هایی برای صرفا نگهداری و انبار کتاب راه اندازی شدند و هزینه می گیرند. شرکت های توزیع کننده باید سبک کاری خود را تغییر دهند و اگر خودشان تغییر ندهند در آینده مجبور می شوند تغییر دهند.
چرا ناشران و کتاب فروشان تمام این سال ها زیر بار چنین مساله این رفتند که این درصد سود بالا را به توزیع کننده بدهند؟ چرا این فرایند ادامه داشته است؟
زمانی که بسکمک از ناشران شروع به کار کردند، فقط برای انتفاع مادی آمده بودند، برای سوبسیدی که برای کاغذ و وام هایی که از دولت می گیرند. البته بیشتر ناشران به کار نشر آگاه نبودند، به همین دلیل بود که نتوانستند ارتباط خوبی با شرکت های پخشی داشته باشند. فکر می کنم تغییر در آینده اتفاق خواهدافتاد.
شما در نمایشگاه های بین المللی کتاب مختلفی شرکت کردید، سازوکار بازار کتاب در باقی کشورها چگونه است؟ آیا مانند ایران زنجیره ناشر، توزیع کننده و کتاب فروش وجود دارد؟
فکر نمی کنم در دیگر کشورها فرایندی مانند ایران برقرار باشد، ناشران خارجی خودشان پخش کننده کتاب هایشان هستند. فعالیت های پیش از چاپ گسترده ای دارند. بازارهای جهانی را در نظر می گیرند. این در حالی است که در ایران کمتر نویسنده ای است که بازار جهانی را در نظر بگیرد. ناشران خارجی وابسته به دولت و محدود به ممیزی نیستند. در کشورهای پیشرفته اگر برای صنعت نشر دو بال فرهنگ و اقتصاد را قائل باشیم، بال اقتصادش خیلی قوی است و به عنوان تجارت به این موضوع نگاه جدی می شود.
در شرایطی که حوزه نشر در ایران فعالیت می کند، به نظر شما آیا لزومی دارد که فعالیت توزیع کنندگان ثبت شوند تا نحوه عملکرد آن ها قابل نظارت باشد؟
باید سازو کار جدیدی برای حوزه نشر ترسیم کنیم که در آن فعالیت ناشران حرفه ای ضروری باشند. ناشران باید فعالیت در همه قسمت های نشر را بدانند. لزوم فعالیت ناشرانی که حرفه ای باشند بیش از پیش احساس می شود. همچنین باید نظارتی بر کار پخشی ها و ناشران توسط فعالانی از داخل این حوزه، مانند انجمن ها و اتحادیه ها انجام شود. اگر این اتفاق بیفتد و اتحادیه کلانی تشکیل شود که همه بخش های صنف را پوشش دهد، بسکمک از مسائل قابل حل خواهدبود. افق پیش چشم من اتحادیه ای از نویسندگان، ناشران، کتاب فروشان، شرکت های پخش، چاپخانه ها و صحافی ها است.
اتحادیه ناشران و کتاب فروشان کنونی می تواند پوشش دهنده همه حوزه های نشر باشد؟
می شود و اگر اینگونه شود، آینده خوبی خواهد داشت. این ایده جدیدی است که می تواند مورد بررسی قرار بگیرد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران