دولت به جای دخالت در بازار بورس به نظارت و حمایت قانونی بپردازد
به گزارش سهندبلاگ، برای کارکرد مناسب و کارای بازار سرمایه ضروری است دخالت دولت، ناهماهنگی های ارکان دولتی و تصمیم گیری های مقطعی و حساب نشده مبتنی بر آزمون و خطا، عجولانه و متغیر به حداقل برسد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرنگاران، با اقبال روزافزون مردم به بازار بورس که این روزها به نحو چشمگیری نیز افزایش یافته فرصتهای بی سابقه ای فراروی اقتصاد ایران قرار گرفته است.در عین حال این تقاضای روز افزون مردم در صورت بی توجهی به بعضی الزامات این بازار می تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد.ضمن اینکه بازار سرمایه در سال جهش اقتصادی نیز به وسیله یاری به جذب منابع اقتصادی به بخش فراوری در این حوزه نیز می تواند اثرگذار باشد .برای آنالیز دقیق تر موضوع با دکتر سعید راسخی استاد تمام دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه مازندران به گفتگویی تفصیلی در این باره نشسته ایم.
رادار اقتصاد:آقای دکتر راسخی به نظر می رسد با تحولات چشمگیری که در ماههای اخیر دربازار بورس رخ داده ظرفیت جدیدی فراروی اقتصاد ایران قرار گرفته که درصورت استفاده صحیح می تواند موثر باشد.به نظر شما الزامات استفاده بهینه از این ظرفیتها چیست؟
راسخی: بازار سرمایه وظایف متعددی دارد که در کنار حمایت از فراوری داخلی و تامین سرمایه بنگاه های مولد کوچک، متوسط و عظیم؛ موجب اشتغال، کاهش وابستگی به اقتصاد نفتی، ارتقای کارایی و رقابت، شفافیت و کشف قیمت (همچون عرضه فولاد، مسکن و زمزمه های عرضه خودرو در بورس کالا) را فراهم می گردد که ظرفیت های فوق العاده و بی همتای این بازار را نشان می دهد. برای کارکرد مناسب و کارای بازار سرمایه ضروری است اولاً دخالت دولت (در جهت تبلیغ نماد خاص، حمایت تورش دار از نمادهای خاص، سیاست های کوتاه مدت و ضد حمایتی)، ناهماهنگی های ارکان دولتی و تصمیم گیری های مقطعی و حساب نشده، مبتنی بر آزمون و خطا، عجولانه و متغیر (همچون دو زمانه کردن بازار که تصمیم اشتباهی بود و البته به سرعت اصلاح شد) به حداقل برسد و جای خود را به نظارت و حمایت قانونی از بازار سرمایه بدهد. ثانیاً به جای مخالفت با بازار سرمایه و تخریب آن که به کرات از سوی افراد غیرمتخصص به ویژه در بازارهای رقیب مشاهده می گردد، تقویت و اصلاحات قوانین و مقررات مرتبط با بازار سرمایه در دستور کار قرار گیرد. ثالثاً با فرهنگ سازی و آموزش، تصورات اشتباه درباره بازار بورس همچون سودآوری دائمی و عدم اهمیت و احتیاج به تخصص و آموزش اصلاح گردد. بدیهی است با اعمال شرایط سخت گیرانه تر در مورد دادن کد معاملاتی و اعطای مجوز کارگزاری، ارایه آموزش های اجباری مورد احتیاج می توان از رفتار گله ای و هیجانی در بازار بورس جلوگیری کرد. متاسفانه نوسان گیرها و بعضی کارگزاری ها که دانش تکنیکالی دارند از همین غفلت و عدم اطلاعات افراد عادی استفاده می نمایند و گاهاً با ارایه سیگنال های نامعتبر موجب می شوند سهامداران عادی همواره در صف خرید یا فروش سهام قرار گیرند و ضرر نمایند. هر چند با خروج این افراد عادی از بازار، سهامداران دیگری که به شکل میان مدت و بلندمدت در بازار سرمایه فعالیت می نمایند و بنیادی معامله می نمایند، متضرر شده و بازار عملاً تبدیل به جولانگاه نوسان گیرهای حقیقی و حقوقی می گردد. همچنین، دولتمردان باید به این مسئله توجه نمایند که بازار سرمایه به اخبار بسیار حساس بوده و بر خلاف آنچه عنوان می گردد، هر نوع شایعه یا خبری به ویژه از سوی آنان می تواند تاثیر معناداری بر بازار سرمایه بگذارد. بنابراین، یکصدایی و هماهنگی و حساسیت تصمیم گیران می تواند از بی ثباتی غیرعادی بازار سرمایه جلوگیری کند به ویژه اینکه متاسفانه اخیراً تعداد زیادی بدون آموزش های حداقلی و به عنوان سهامدار حقیقی وارد این بازار شده اند. البته در این آموزش ها باید موضوعات اخلاق، سلامت و روانشناسی بازار سرمایه نیز مورد توجه قرار گیرد. اخلاق در بازار سرمایه از نکات مهم در بازار سرمایه است که علاوه بر سهامداران عادی، دست اندرکاران، ناظران و بازیگران بازار سرمایه نیز باید مقید به آن باشند. تجربه کشورهای دیگر نشان می دهد عدم توجه به اخلاق و سلامت در بازار سرمایه می تواند به سقوط بازار سرمایه و متعاقب آن بازارهای دیگر منجر گردد.
رادار اقتصاد: آمارهای رسمی نشانگر صدور میلیونها کد بورسی در چند ماه اخیر و هجوم مردم عادی به این بازار ذاتا پرریسک می باشد.این مساله چه فرصتها وچه مخاطراتی در پی دارد؟
راسخی: با توجه به تبلیغات وسیع دولت و همچنین سودآوری بالای بازار بورس، افراد زیادی (بالغ بر 15 میلیون کد معاملاتی) کد بورسی دریافت نموده اند. بدیهی است این تعداد بورسی با ورود و خروج هیجانی، به تلاطم بازار بورس و همچنین بازارهای رقیب دامن می زنند و این در حالی است که بی ثباتی بازار بدتر از اصلاحات آن می باشد. در این شرایط ضروری است اولاً آموزش های لازم برای افراد ناآشنا به وسیله کارگزاری ها و همچنین سازمان بورس و اوراق بهادار ارایه گردد. ثانیاً قوانین و مقررات برای اختصاص کد بورسی اصلاح گردد به گونه ای که مثل آزمون رانندگی، به غیر از احراز شرایط عمومی، با گذراندن دوره های آموزشی لازم بتوانند کد بورسی دریافت نمایند. البته آزمون مختصری در ابتدای فرایند اخذ کد بورسی برگزار می گردد ولی نه سئوالات و نه محتوای آزمون برای حداقل های لازم کافی و جامع نیستند. در شرایط فعلی که بدون حساب و کتاب، تعداد بسیار زیادی کد معاملاتی داده شده است، لزوم آموزش افراد مبتندی و ناآشنا که متاسفانه با اندک بضاعت اقتصادی خود وارد بازار سرمایه شده اند و مراجعه آنان به افراد متخصص بیشتر احساس می گردد. متاسفانه در این شرایط کرونا و با توجه به حافظه تاریخی کوتاه مدت مردم از فرایندهای صعودی بازار بورس، اینگونه تلقی می گردد که بازار بورس همواره سودآور است و به راحتی، بدون زحمت، صرف زمان و در حال استراحت و تنها با ثبت سفارش های خرید و فروش می توان به سودهای بادآورده دست یافت در حالی که ورود به این بازار احتیاجمند تخصص و ممارست و تجربه است. این موارد باید به مرور به محتوای اطلاعات بورسی مردم افزوده گردد. همچنین، ضروری است مردم بدانند برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه از افراد متخصص یاری بگیرند و تازه کارها به وسیله عرضه اولیه و یا صندوق های سرمایه گذاری اقدام به سرمایه گذاری نمایند که ریسک کمتری دارند. آموزش های اقتصادی مرتبط برای بنگاه ها نیز حائز مهم است. در کنار این موارد، دولت باید تبلیغات سازنده و برای کل بازار داشته باشد. متاسفانه دیده می گردد که دولت بعضی از سهام را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ می نماید که به تلاطم بیشتر بازار می انجامد چرا که مردم به درستی در می یابند که فلان سهم چون تحت حمایت دولت است سودآوری بالایی خواهد داشت و این احتیاج به آموزش را منتفی می نماید که حکایت این روزهای بازار سرمایه است. تنها کافی است سوار بر موجی شوی که دولت ایجاد نموده است. بدیهی است بازار سرمایه در ارتقای توان اقتصادی بسیار حائز اهمیت است و چه بسیار شرکت های مولد در سطح بین المللی به وسیله بازار سرمایه نه تنها به سرمایه های مورد احتیاج برای فراوری بالاتر و رقابت پذیری بیشتر دست پیدا می نمایند بلکه به وسیله این بازار، برندسازی نموده و خود را معرفی می نمایند. بازار سرمایه شفاف و سالم و کارا به روشنی جهت را برای شرکت های سودآور و مولد و رقابت پذیر هموار می نماید.
رادار اقتصاد:براساس آمارهای وزارت اقتصاد حدود 110 هزار مییلارد تومان پول جدید در سال 99 وارد بازار بورس شده که البته بخش اندکی از آن جذب بخش فراوری شده و بیشتر جذب بازار ثانویه شده است.اولا تحلیل شما از تبعات این مساله چیست و ثانیا روشهای متنوع جذب منابع در بخش فراوری چه می باشد؟
راسخی: البته این که بازار سرمایه به محلی برای جابجایی سهام تبدیل شده است سخن درستی نیست. نکته اصلی این است که بازار سرمایه ظرفیت های زیادی همچون تامین سرمایه را دارد و اصلاً هدف اصلی این بازار تامین سرمایه برای شرکت های پذیرفته شده است و اینکه از این ظرفیت های فوق العاده استفاده نمی گردد، بحث دیگری است و قطعاً نباید این مشکل را به عنوان ضعف بازار سرمایه در نظر گرفت. البته در همین بازار ناکارا، شرکت های زیادی اقدام به افزایش و تامین سرمایه های مورد احتیاج برای راه اندازی پروژه های جدید نموده اند. با این حال، به نظر می رسد امکان بهره گیری شرکت ها از بازار سرمایه باید بیش از اینها باشد. در این رابطه می توان به مصوبه اخیر مجلس در مورد کلیات لایحه افزایش سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار یا فرابورس ایران به وسیله صرف سهام با سلب حق تقدم اشاره نمود که این قابلیت را ایجاد می نماید که شرکت ها بتوانند با عرضه سهام ارزنده خود به قیمتی مناسب، سرمایه مورد احتیاج خود را تامین نمایند. بدیهی است که شرکت های زیانده نمی توانند دست به این کار بزنند چون در شرایط برابر، تقاضایی برای سهام گران آنها وجود نخواهد داشت و این نوع سیاست ها موجب می گردد بازار سرمایه به درستی موجب تحرک شرکت ها در جهت ارتقای سودآوری و شاخص های اقتصادی آنها گردد. بنابراین راهکار تعیین برای ارتقای تامین سرمایه به وسیله بازار سرمایه، اصلاحات قوانین و مقررات جهت بهره گیری کامل از ظرفیت های بازار سرمایه به ویژه در رابطه با تامین سرمایه می باشد. در این رابطه، شیوه افزایش سرمایه نیز حائز اهمیت است و این افزایش سرمایه نه برای ایجاد تناسب قیمت سهام با بازده هر سهم بلکه باید برای ارتقای سودآوری و افزایش واقعی سرمایه گذاری و متعاقب آن ارتقای فراوری و فناوری مد نظر قرار گیرد. افزایش سرمایه از محل صرف سهام دغدغه های تغییر مالکیت یا صندلی مدیریتی را برای شرکت ها ندارد ولی می تواند موجب بالندگی اقتصادی آنها گردد و البته به نفع سهامداران حقیقی نیز می باشد. افزایش سرمایه به وسیله سود انباشته نیز قابل توجه است و بر خلاف افزایش سرمایه به وسیله تجدید ارزیابی دارایی های شرکت که مزیت مهم آن شفاف سازی ترازنامه است، می تواند رابطه منطقی میان عملکرد شرکت و افزایش سرمایه ایجاد کند. هر چقدر سودآوری شرکت بیشتر باشد، امکان سرمایه گذاری از این سود نیز بیشتر فراهم می گردد به ویژه در شرایط فعلی اقتصاد جهانی و داخلی، سرمایه گذاری از محل سود انباشته و توزیع درصد کمتری از سود سالانه میان سهامداران می تواند به ارتقای صندلی آینده شرکت یاری شایانی بکند. البته تامین سرمایه از منابع داخلی شرکت ها عمدتاً از بازار بدهی و نظام بانکی بوده است و شرکت ها با توزیع سود انباشته عملاً پول را از چرخه تامین سرمایه خارج نموده اند. راه دیگر این است که شرکت ها پروژه های جدید یا نیمه تمام خود را در قالب نماد بورسی عرضه نمایند و در قالب این نماد بتوانند سرمایه لازم را فراهم سازند. همچنین، بکارگیری ابزار بدهی تامین اقتصادی به ویژه اوراق سلف موازی استاندارد و همچنین اوراق قرضه اسلامی یا صکوک به وسیله بازار ثانویه می تواند در تامین سرمایه در گردش شرکت ها نقش قابل توجهی داشته باشد که البته لازمه پیروزیت این ابزار معرفی آن و شناخت سهامداران از قابلیت های بازار بدهی می باشد. ایجاد صندوق های سرمایه گذاری مشترک در یک صنعت، ابزار دیگری برای تامین سرمایه است.
در مجموع، بازار سرمایه ظرفیت های زیادی در تامین سرمایه و جهش فراوری دارد و اینکه ما نتوانستیم از این ظرفیت ها استفاده کنیم دلیلی بر ضعف و ناکارایی این بازار نمی باشد. مطالعات متعددی وجود دارند که اثر مثبت بازار سرمایه در توسعه بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات را تایید نموده و همچنین بر اهمیت بازار سرمایه در اتمام پروژه های نیمه تمام که هزینه های قابل توجهی را به اقتصاد تحمیل می نمایند، تاکید نموده اند. یکی از مهمترین دلایل تمایل شرکت ها برای ورود به بازار سرمایه نیز همین بهره گیری از بازار سرمایه برای تامین سرمایه و افزایش رشد فراوری و سودآوری می باشد. انتظار می رود بازار سرمایه به صندلی واقعی خود دست یابد، هسته معاملات ارتقاء یابد، از ابزار و ظرفیت های بازار سرمایه به درستی و به کمال بهره گیری گردد، جریان پول و نقدینگی به جای بازارهای موازی داخلی و حتی خارجی به بازار سرمایه راهنمایی گردد (با خروج سرمایه از کشور برای خرید مسکن و سرمایه گذاری در خارج از کشور، بی شک رونق فراوری و اشتغال و سایر اثرات مثبت اقتصادی برای خارجیان فراهم می گردد!)، توسعه پایدار برای بازار سرمایه مد نظر قرار گیرد، در چارچوب بازار سرمایه از استارت آپ ها و صنایع کوچک و متوسط حمایت گردد، ضمن شفاف سازی بازار به وسیله اصلاح قانون تجارت، اصلاح و به روز رسانی استانداردهای تعیین حسابداری و فنی و سیاستی، از ظرفیت دانشگاه ها و همچنین تجارب سایر کشورهای پیروز استفاده گردد.
رادار اقتصاد:با توجه به نوسانات زیاد بورس در دو ماه اخیر که حتی به کاهش بیش از 500 هزار واحدی شاخص نیز انجامیده است تحلیل شما از فرایند آینده این بازار چیست؟
راسخی:به نظر می رسد اگر شوک منفی رخ ندهد، بازار بورس و اوراق بهادار به فرایند صعودی بلندمدت خود ادامه خواهد داد ولی در جهت با نوسانات متعددی روبرو خواهد شد. البته ریزش بازار چندین بار در گذشته و طی سال های 1383 تا 1392 رخ داده است و موضوع عجیبی نیست ولی تعداد کدهای معاملاتی تا سال 1392 حدود 7 میلیون بوده که در حال حاضر گفته می گردد بالغ بر 15 میلیون کد بورسی وجود دارد که نشان می دهد عمق بازار بیشتر شده است. همین موضوع باعث شده است که خواسته یا ناخواسته، بورس به یک متغیر اقتصاد سیاسی تبدیل گردد که قطعاً احتیاج به مراقبت و صیانت بیشتری خواهد داشت. بنابراین اگرچه هیجانات در بازار بورس به دلیل شرایط اقتصاد سیاسی و همچنین دانش ناکافی افراد بیشتر از قبل شده است ولی انتظار می رود با خروج افراد عجول از بازار، ثبات بازار افزایش یابد و در صورتی که مراقبت و نظارت قانونی دولت و نه دخالت های حساب شده و منطقی آن را مد نظر قرار دهیم، انتظار می رود بازار سرمایه کشور وظیفه واقعی خود که صیانت از فراوری است را انجام دهد و بدیهی است همچون هر بازار دیگری، این بازار نوسان و اصلاح زمانی و قیمتی را تجربه خواهد نمود. در عین حال هنوز هم حمایت بلندمدت بازار برقرار بوده و فرایند صعودی در این بازار را شاهد خواهیم بود. در این راستا، دولت می تواند با سیاست های مناسب اقتصاد کلان، ایجاد اعتماد، انتشار اخبار خوب و همچنین با هماهنگی های اداری و سیاسی به توسعه و تعمیق بازار سرمایه یاری کند. در عین حال دولت نیز دریافته است که بهترین نحوه عرضه بنگاه های دولتی به وسیله بازار سرمایه است چون در این صورت، سرمایه و نقدینگی به سمت فراوری رفته و در صورت شفاف سازی و حذف رانت های اطلاعاتی به رقابتی کردن اقتصاد می انجامد که نتیجه آن رهایی از اقتصاد تک محصولی خواهد بود و جالب اینکه در این شرایط، دولت می تواند به درآمد اقتصادیاتی اتکای بیشتری داشته باشد چون اقتصادیات بستگی به میزان فعالیت اقتصادی دارد و با افزایش فراوری و اشتغال میزان درآمد اقتصادیاتی نیز افزایش خواهد یافت که در برگشت احتیاج کمتری به چاپ پول و افزایش نقدینگی و اقتصادیات تورمی خواهد بود.
افرادی که می مانند و دید بلندمدت به بازار سهام دارند می توانند به سودآوری خوبی برسند و آنهایی که با عجله خروج می زنند و هیجانی وارد می شوند قطعاً به سود نوسان گیرها ضرر خواهند کرد. بدیهی است نقش دولت در این رابطه بسیار مهم است. بهترین سیاست دولت، نظارت بر بازار بورس و عدم دخالت آشکار و نهان در این بازار است. با آنالیز تکنیکال و بنیادی بازار سرمایه به نظر می رسد اگر دولت دخالت نمی کرد بازار در نقاط زمانی تعیین اصلاح می شد ولی با ورود هدفمند دولت به بازار شاهد بر هم خوردن تحلیل های تکنیکال و بنیادی در بازار سرمایه هستیم و در این شرایط، زمانی که بازار وارد فاز اصلاحی می گردد چون اصلاحات مورد احتیاج مکانیزم بازار انجام نشده است، اصلاحات عمیق، زیان قابل توجهی را متوجه سهامداران به ویژه افرادی که با تحلیل بنیادی وارد بازار شده اند، می نماید. در واقع دولت با بر هم زدن ساز و کارهای بازار بر خلاف شعار جهش فراوری حرکت می نماید و این در حالی است که دولت تنها با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم از فراوری داخلی می تواند به ارتقای بازار سرمایه نیز یاری کند. نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که بازار سرمایه باید کارکرد اصلی یعنی حمایت از شرکت های بنیادی و حتی شرکت هایی که توان اقتصادی و سرمایه ای لازم را ندارند و ارتقای رقابت پذیری آنها و تبدیل شرکت ها به بنگاه های صادرات محور را حفظ کند و تبدیل به محلی برای برطرف کسری بودجه دولت نگردد. هر چند با توجه به اینکه سهم قابل توجهی از شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه دولتی هستند، دولت می تواند از پتانسیل این بازار برای تامین بخشی از بودجه خود داشته باشد. درآمد اقتصادیاتی پایدار و باثبات از محل معاملات بازار سرمایه نیز احتیاجمند ثبات این بازار و اعتماد سهامداران می باشد، هر چند ممکن است نوسان و تلاطم بازار در این جهت اغوا نماینده به نظر برسد.
این تصور خطرناک نباید بوجود بیاید که شرایط بازار سهام به فلان صندوق قابل معامله(ETF) یا فلان سهام شرکت های دولتی بستگی دارد چون در این شرایط پول از صنایع کوچک و متوسط بخش خصوصی (که از ارکان مهم توسعه اقتصادی محسوب می شوند) به سمت شرکت های دولتی گاهاً زیان ده سرازیر می گردد و هم موجب تضعیف فراوری و حذف شرکت های نسبتاً سودآور و کارا می گردد و هم اینکه در نهایت به ضرر سهامداران تمام می گردد. چون با خستگی بازار، حباب قیمتی شرکت های دولتی زیان ده ترکیده و در این حالت، نه تنها سهام باد نموده سقوط می نماید بلکه موجب منفی شدن کل بازار و افت بیشتر اعتماد سهامداران و تضعیف بازار سرمایه می گردد. به نظر می رسد طرح هایی همچون فروش نفت در بازار سهام دقیقاً بر خلاف رونق فراوری به شبه بیماری هلندی دامن می زند که محصول شرایط داخلی است نه ورود ارز. این بیماری ساختاری می تواند گریبانگیر بازار سرمایه گردد و نهایتاً به متلاشی شدن ساز و کارهای درست بازار سرمایه بینجامد. بهترین کاری که دولت می تواند بکند عدم دخالت در بازار سرمایه همراه با نظارت بر قوانین و مقررات، ارتقای نرم افزازی بازار، شفاف کردن بازار، کارا کردن بازار با حذف رانت های مختلف اطلاعاتی می باشد. با این شرایط، بازار سرمایه همچنان یک بازار جذاب برای سرمایه گذاران و فراوری نمایندگان خواهد بود. سرمایه گذاران که به دلیل حساسیت محیطی به کبوتران سفید مشهور هستند، به جای بازارهای موازی که عموماً فاقد بهره وری لازم برای اقتصاد هستند وارد بازار سرمایه می شوند و بازار با آموزش و فرهنگ سازی سهامداران و بکارگیری افراد متخصص و متعهد در بازارگردانی و بخش نظارتی بازار سرمایه می تواند جهت مناسب را طی نموده و البته با اصلاحات که لازمه هر بازار هست به رونق فراوری و ارتقای توان اقتصادی بینجامد. انتظار می رود بازار سرمایه به دور از مسائل غیر مرتبط بتواند در رونق فراوری موثر باشد و نقش بایسته و شایسته خود را در این رابطه ایفا نماید.
منبع: رادار اقتصاد
منبع: خبرگزاری دانشجوabanhome.com: گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت